معنی فارسی dish-lickers

B1

دوست داشتی، به طور خاص به کسی که همیشه چیزی را می‌خورد یا می‌لیسد که دیگری باقی گذاشته است، اطلاق می‌شود.

A colloquial term for someone who habitually licks dishes or cleans up after others.

example
معنی(example):

سگ یک دوست داشتی بود که همیشه بعد از شام تمیز می‌کرد.

مثال:

The dog was a dish-licker, always cleaning up after dinner.

معنی(example):

او به شیوه‌ای شوخ طبعانه خواهر و برادرهایش را دوست داشتی نامید.

مثال:

In his playful manner, he referred to his siblings as dish-lickers.

معنی فارسی کلمه dish-lickers

: معنی dish-lickers به فارسی

دوست داشتی، به طور خاص به کسی که همیشه چیزی را می‌خورد یا می‌لیسد که دیگری باقی گذاشته است، اطلاق می‌شود.