معنی فارسی dishonorableness
B2بیاحترامی، ویژگی یا خصوصیتی که نشاندهنده کمبود شرافت یا ارزشهای اخلاقی است.
The quality of being dishonorable; lacking integrity and moral principles.
- NOUN
example
معنی(example):
عملهای او بیاحترامی بزرگی را نشان داد که همه را شوکه کرد.
مثال:
His actions showed a great dishonorableness that shocked everyone.
معنی(example):
بیاحترامی معمولاً به عنوان یک شکست اخلاقی دیده میشود.
مثال:
Dishonorableness is often seen as a moral failing.
معنی فارسی کلمه dishonorableness
:
بیاحترامی، ویژگی یا خصوصیتی که نشاندهنده کمبود شرافت یا ارزشهای اخلاقی است.