معنی فارسی disintegrators
B1جمع واژه تجزیه‌گر، به دستگاه‌هایی که مواد را به قطعات کوچک‌تر تقسیم می‌کند، اطلاق می‌شود.
Plural form of disintegrator; devices that break down materials.
- NOUN
example
معنی(example):
چندین تجزیه‌گر برای بازیافت مؤثر لازم است.
مثال:
Several disintegrators are needed for efficient recycling.
معنی(example):
کارخانه از تجزیه‌گرهای پیشرفته برای پردازش مواد زائد استفاده می‌کند.
مثال:
The factory uses advanced disintegrators for processing waste materials.
معنی فارسی کلمه disintegrators
:
جمع واژه تجزیه‌گر، به دستگاه‌هایی که مواد را به قطعات کوچک‌تر تقسیم می‌کند، اطلاق می‌شود.
