معنی فارسی disinvent
B1توقف استفاده از یک فنآوری یا ایده که برای جامعه مضر بوده است.
To eliminate or get rid of a technology or concept that has negative impacts.
- verb
verb
معنی(verb):
To nullify a previous invention
example
معنی(example):
برخی اوقات احساس میشود که باید فناوری را کنار بگذاریم تا حریم خصوصی خود را به دست آوریم.
مثال:
Sometimes it feels like we need to disinvent technology to regain our privacy.
معنی(example):
آنها هدف دارند که شیوههای مضر را که به محیط زیست آسیب میزنند، کنار بگذارند.
مثال:
They aim to disinvent harmful practices that damage the environment.
معنی فارسی کلمه disinvent
:
توقف استفاده از یک فنآوری یا ایده که برای جامعه مضر بوده است.