معنی فارسی diskettes
B1دیسکهای کوچک فلزی یا پلاستیکی برای ذخیره دادههای کامپیوتری، که در گذشته بهطور گسترده استفاده میشدند.
Small, flexible storage media used for storing computer data, widely used in the past.
- noun
noun
معنی(noun):
A small, flexible, magnetic disk for storage and retrieval of data.
معنی(noun):
An 8-inch floppy disk.
example
معنی(example):
او دیسکتهای قدیمی را از مدلهای مختلف کامپیوتر جمعآوری کرد.
مثال:
She collected old diskettes from various computer models.
معنی(example):
دیسکها نسبت به گزینههای ذخیرهسازی امروز، مقدار محدودی از دادهها را میتوانند نگهداری کنند.
مثال:
Diskettes can hold a limited amount of data compared to today's storage options.
معنی فارسی کلمه diskettes
:
دیسکهای کوچک فلزی یا پلاستیکی برای ذخیره دادههای کامپیوتری، که در گذشته بهطور گسترده استفاده میشدند.