معنی فارسی dismayful
B1پر از دلسردی و ناامیدی، به حالتی اشاره دارد که میزان ناامیدی در آن زیاد است.
Full of dismay or causing dismay.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خبر دلسردکننده به سرعت در شهر پخش شد.
مثال:
The dismayful news spread quickly through the town.
معنی(example):
بیان دلسردکننده او ناامیدیاش را نشان داد.
مثال:
Her dismayful expression showed her disappointment.
معنی فارسی کلمه dismayful
:
پر از دلسردی و ناامیدی، به حالتی اشاره دارد که میزان ناامیدی در آن زیاد است.