معنی فارسی disorganizer
B1دیسانارگنایزر به کسی اطلاق میشود که موجب عدم نظم و بینظمی میشود.
A person or tool that causes disorganization or disrupts order.
- NOUN
example
معنی(example):
دیسانارگنایزر در تیم نتوانست پیگیری ضربالاجلها را انجام دهد.
مثال:
The disorganizer on the team failed to keep track of deadlines.
معنی(example):
آنها یک دیسانارگنایزر برای پروژه استخدام کردند تا مشکلات را تجزیه و تحلیل کند.
مثال:
They hired a disorganizer for the project to analyze issues.
معنی فارسی کلمه disorganizer
:
دیسانارگنایزر به کسی اطلاق میشود که موجب عدم نظم و بینظمی میشود.