معنی فارسی dispeopling
B1حذف افراد از یک مکان یا جامعه، معمولاً به علت خصومتی یا نامطلوب.
The process of removing people from a location, often resulting in abandonment.
- NOUN
example
معنی(example):
حذف ساکنان شهر، بسیاری از خانههای خالی به جا گذاشت.
مثال:
The dispeopling of the town left many empty houses.
معنی(example):
حذف ساکنان میتواند به دلیل جنگ یا بلایای طبیعی رخ دهد.
مثال:
Dispeopling can occur due to war or natural disasters.
معنی فارسی کلمه dispeopling
:
حذف افراد از یک مکان یا جامعه، معمولاً به علت خصومتی یا نامطلوب.