معنی فارسی disponge

B1

پاک کردن، شستشو کردن یک سطح یا ناحیه با استفاده از اسفنج یا ابزار مشابه.

To clean a surface or area using a sponge or similar tool.

example
معنی(example):

شما می‌توانید آن ناحیه را پاک کنید تا تمیزتر شود.

مثال:

You can disponge the area to make it cleaner.

معنی(example):

آنها از ابزار برای پاک کردن سطح استفاده کردند.

مثال:

They used the tool to disponge the surface.

معنی فارسی کلمه disponge

: معنی disponge به فارسی

پاک کردن، شستشو کردن یک سطح یا ناحیه با استفاده از اسفنج یا ابزار مشابه.