معنی فارسی dispossesses
B2محرومکردن کسی از مالکیت یا امتیازاتش.
To take away someone's possessions or rights.
- verb
verb
معنی(verb):
To deprive someone of the possession of land, especially by evicting them.
معنی(verb):
To take possession of the ball/puck etc. (from someone).
example
معنی(example):
قانون بهطور ناعادلانه مردم را از حقوقشان محروم میکند.
مثال:
The law dispossesses people of their rights unfairly.
معنی(example):
این اقدام آنها را از خانهشان محروم میکند.
مثال:
This action dispossesses them of their home.
معنی فارسی کلمه dispossesses
:
محرومکردن کسی از مالکیت یا امتیازاتش.
