معنی فارسی dispulp

B1

جدا کردن مواد جامد از مایعات به ویژه در فرآیندهای تولیدی.

To separate solids from liquids, particularly in the process of making products.

example
معنی(example):

برای جداکردن مواد جامد از مایع نیاز است که مخلوط را تصفیه کنید.

مثال:

To dispulp the mixture, you need to remove the solids from the liquid.

معنی(example):

او تصمیم گرفت آب‌میوه را تصفیه کند تا نرم‌تر شود.

مثال:

He decided to dispulp the fruit juice to make it smoother.

معنی فارسی کلمه dispulp

: معنی dispulp به فارسی

جدا کردن مواد جامد از مایعات به ویژه در فرآیندهای تولیدی.