معنی فارسی disrated
B1بیرتبه شده، به حالتی اطلاق میشود که در آن کسی از شرایط و امتیاز خود کاهش مییابد.
To be reduced in rank or status, especially within a military or organization.
- verb
verb
معنی(verb):
To lower a rate or rating
معنی(verb):
To demote a sailor to a lower rank
example
معنی(example):
سرباز بیرتبه شده احساس کرد که توسط مافوقهایش نادیده گرفته شده است.
مثال:
The disrated soldier felt overlooked by his superiors.
معنی(example):
پس از حادثه، بسیاری از افسران بیرتبه شده به دنبال واگذاری جدید بودند.
مثال:
After the incident, many disrated officers sought reassignment.
معنی فارسی کلمه disrated
:
بیرتبه شده، به حالتی اطلاق میشود که در آن کسی از شرایط و امتیاز خود کاهش مییابد.