معنی فارسی disregardfulness
B1بیتوجهی به احساسات و نیازهای دیگران.
The quality of being inattentive or neglectful towards others.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم توجه او به دیگران در گروه مشکلاتی ایجاد کرد.
مثال:
His disregardfulness for others caused problems in the group.
معنی(example):
عدم توجهی که مدیر نشان داد باعث نارضایتی کارکنان شد.
مثال:
The disregardfulness shown by the manager led to employee dissatisfaction.
معنی فارسی کلمه disregardfulness
:
بیتوجهی به احساسات و نیازهای دیگران.
