معنی فارسی disrupter
B2مختل‌کننده، شخصی که یک سیستم یا بازار را به چالش می‌کشد.
A person or company that causes disruption in a market or industry.
- noun
noun
معنی(noun):
Someone or something that disrupts.
معنی(noun):
An energy weapon in the form of a pistol.
example
معنی(example):
او به عنوان یک مختل‌کننده بزرگ در صنعت فناوری شناخته می‌شود.
مثال:
He is considered a major disrupter in the tech industry.
معنی(example):
ایده‌های نوآورانه اغلب از مختل‌کننده‌ها به وجود می‌آید.
مثال:
Innovative ideas often come from disrupters.
معنی فارسی کلمه disrupter
:
مختل‌کننده، شخصی که یک سیستم یا بازار را به چالش می‌کشد.
