معنی فارسی disseize
C1 /dɪˈsiːz/خارج کردن، واژه‌ای قانونی برای زمانی است که کسی به طور غیرقانونی از حق مالکیت خود محروم می‌شود.
To deprive an individual of possession or property unlawfully.
- verb
verb
معنی(verb):
To deprive of seizin or possession; to dispossess or oust wrongfully (one in freehold possession of land).
مثال:
to disseize a tenant of his freehold
example
معنی(example):
مالک سعی کرد مستأجر را بدون توجیه خارج کند.
مثال:
The landlord tried to disseize the tenant without justification.
معنی(example):
خارج کردن کسی به معنای گرفتن نادرست مالکیت اوست.
مثال:
To disseize someone means to take away their possession wrongfully.
معنی فارسی کلمه disseize
:
خارج کردن، واژه‌ای قانونی برای زمانی است که کسی به طور غیرقانونی از حق مالکیت خود محروم می‌شود.
