معنی فارسی dissilient
B2انعطافپذیر، توانایی نشان دادن انعطاف در مواجهه با چالشها.
Having the quality of being able to absorb shocks or stresses.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت انعطافپذیر لاستیک آن را برای جذب شوک ایدهآل میسازد.
مثال:
The dissilient nature of the rubber makes it ideal for shock absorbers.
معنی(example):
او پاسخ انعطافپذیری به انتقادات نشان داد.
مثال:
He showed a dissilient response to the criticism.
معنی فارسی کلمه dissilient
:
انعطافپذیر، توانایی نشان دادن انعطاف در مواجهه با چالشها.