معنی فارسی dissimulates
B2پنهان کردن احساسات واقعی یا نظرات به منظور فریب دادن دیگران.
To disguise or conceal one's true thoughts or feelings.
- verb
verb
معنی(verb):
To practise deception by concealment or omission, or by feigning a false appearance.
معنی(verb):
To disguise or hide by adopting a false appearance.
معنی(verb):
To connive at; to wink at; to pretend not to notice.
example
معنی(example):
او احساسات واقعی خود را برای جلوگیری از درگیری پنهان می‌کند.
مثال:
He dissimulates his true feelings to avoid conflict.
معنی(example):
وقتی از او درباره گذشته‌اش می‌پرسند، معمولا پنهان‌کاری می‌کند.
مثال:
She tends to dissimulate when asked about her past.
معنی فارسی کلمه dissimulates
:
پنهان کردن احساسات واقعی یا نظرات به منظور فریب دادن دیگران.
