معنی فارسی dissyllabised
B1دوسیلابی کردن، فرآیند تبدیل یک کلمه به شکلی که از دو سیلاب تشکیل شده باشد.
To convert a word into a form that consists of two syllables.
- VERB
example
معنی(example):
این کلمه برای تلفظ آسانتر به دو سیلاب تقسیم شد.
مثال:
The word was dissylabised for easier pronunciation.
معنی(example):
در زبانشناسی، فرمهای دو سیلابی به درک ساختار کلمات کمک میکند.
مثال:
In linguistics, dissylabised forms help in understanding the structure of words.
معنی فارسی کلمه dissyllabised
:
دوسیلابی کردن، فرآیند تبدیل یک کلمه به شکلی که از دو سیلاب تشکیل شده باشد.