معنی فارسی distent

B1

متورم به معنای بزرگتر از حالت عادی و در مورد احشای بدن به مواردی که به دلیل بیماری بزرگ شده‌اند، اشاره دارد.

Swollen or enlarged, especially in relation to bodily organs.

example
معنی(example):

پزشک به دنبال ارگان‌های متورم در بیمار بود.

مثال:

The doctor checked for any distent organs in the patient.

معنی(example):

قسمت متورم بادکنک نشان داد که خیلی پر است.

مثال:

The distent part of the balloon indicated it was too full.

معنی فارسی کلمه distent

: معنی distent به فارسی

متورم به معنای بزرگتر از حالت عادی و در مورد احشای بدن به مواردی که به دلیل بیماری بزرگ شده‌اند، اشاره دارد.