معنی فارسی distichlis

B2

نوعی علف که به شوری مقاوم است.

A type of grass known for its tolerance to saline environments.

example
معنی(example):

دیستیکلیس یک جنس از علف‌های مقاوم به نمک است.

مثال:

Distichlis is a genus of salt-tolerant grasses.

معنی(example):

کشاورزان از دیستیکلیس در بازسازی باتلاق‌های نمکی استفاده می‌کنند.

مثال:

Farmers use distichlis in salt marsh restorations.

معنی فارسی کلمه distichlis

: معنی distichlis به فارسی

نوعی علف که به شوری مقاوم است.