معنی فارسی distillate

B2 /ˈdɪstɪlət/

دیستینلات، محصولی که از تقطیر مواد به‌دست می‌آید، معمولاً مایع و با خلوص بالا.

A substance obtained by distillation, especially a purified liquid product.

noun

معنی(noun):

The liquid that has been condensed from vapour during distillation; normally a purified form or a fraction of an original liquid.

معنی(noun):

(by extension) The essence of something.

معنی(noun):

Diesel fuel.

example

معنی(example):

دیستینلات حاصل از این فرایند خالص و شفاف بود.

مثال:

The distillate from the process was pure and clear.

معنی(example):

او از دیستینلات برای ساخت عطرهای با کیفیت بالا استفاده کرد.

مثال:

He used the distillate to make high-quality perfumes.

معنی فارسی کلمه distillate

دیستینلات، محصولی که از تقطیر مواد به‌دست می‌آید، معمولاً مایع و با خلوص بالا.