معنی فارسی distortional
B1تحریفکننده به ویژگی یا حالتی اطلاق میشود که باعث انحراف یا نسبت دادن اطلاعات غلط به واقعیت میشود.
Relating to or causing distortion.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تأثیرات تحریفکننده گرما باعث شد تصویر واضح نباشد.
مثال:
The distortional effects of the heat made the image unclear.
معنی(example):
موجهای تحریفکننده میتوانند در هوا لرزشهایی ایجاد کنند.
مثال:
Distortional waves can create vibrations in the air.
معنی فارسی کلمه distortional
:
تحریفکننده به ویژگی یا حالتی اطلاق میشود که باعث انحراف یا نسبت دادن اطلاعات غلط به واقعیت میشود.