معنی فارسی distrait

B2 /dɪˈstɹeɪ/

غیرمتمرکز، حواس‌پرت، به حالتی گفته می‌شود که فرد توجهی به محیط اطرافش ندارد.

Inattentive or distracted, often due to preoccupation with something else.

adjective
معنی(adjective):

Absent-minded, troubled, distracted

example
معنی(example):

او در طول جلسه غیرمتمرکز به نظر می‌رسید و نکات مهم را از دست داد.

مثال:

He appeared distrait during the meeting and missed important points.

معنی(example):

غیرمتمرکز بودن می‌تواند بر توانایی شما در تمرکز تأثیر بگذارد.

مثال:

Being distrait can affect your ability to concentrate.

معنی فارسی کلمه distrait

: معنی distrait به فارسی

غیرمتمرکز، حواس‌پرت، به حالتی گفته می‌شود که فرد توجهی به محیط اطرافش ندارد.