معنی فارسی district court
B1دادگاه ناحیه، نهادی قضایی است که به پروندههای حقوقی در یک ناحیه جغرافیایی خاص رسیدگی میکند.
A court that has jurisdiction over a specific local area, handling various legal matters.
- NOUN
example
معنی(example):
دادگاه ناحیه به موارد حقوقی محلی رسیدگی میکند.
مثال:
The district court handles local legal cases.
معنی(example):
در دادگاه ناحیه، مردم میتوانند به احکام خود اعتراض کنند.
مثال:
In a district court, people can appeal their sentences.
معنی فارسی کلمه district court
:
دادگاه ناحیه، نهادی قضایی است که به پروندههای حقوقی در یک ناحیه جغرافیایی خاص رسیدگی میکند.