معنی فارسی disusage

B1

عدم استفاده، به معنی کم شدن یا ناپدید شدن استفاده از یک واژه یا عبارت.

The reduction or disappearance of the use of a word or phrase.

example
معنی(example):

استفاده نکردن از برخی اصطلاحات می‌تواند به سردرگمی منجر شود.

مثال:

The disusage of certain terms can lead to confusion.

معنی(example):

استفاده نکردن از واژگان قدیمی در زبان مدرن شایع است.

مثال:

Disusage of outdated vocabulary is common in modern language.

معنی فارسی کلمه disusage

: معنی disusage به فارسی

عدم استفاده، به معنی کم شدن یا ناپدید شدن استفاده از یک واژه یا عبارت.