معنی فارسی ditchwater

B1

آبی که در جدول‌های طبیعی جمع می‌شود و ممکن است آلوده باشد.

Water that collects in a ditch, often dirty or contaminated.

noun
معنی(noun):

The stagnant water that collects in a ditch.

example
معنی(example):

آب جدول تیره و پر از بقایای گیاه بود.

مثال:

The ditchwater was murky and full of plant debris.

معنی(example):

آب جدول معمولاً می‌تواند ناپاک و راکد باشد.

مثال:

Ditchwater can often be unclean and stagnant.

معنی فارسی کلمه ditchwater

: معنی ditchwater به فارسی

آبی که در جدول‌های طبیعی جمع می‌شود و ممکن است آلوده باشد.