معنی فارسی dite

B1

دایت کردن، به معنای انتخاب یا تنظیم چیزی به گونه‌ای خاص.

To dictate or specify the way something should be done.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت ارائه‌اش را به زبان فرانسوی دایت کند.

مثال:

He decided to dite his presentation in French.

معنی(example):

او در جلسه، گزارش خود را برای وضوح دایت خواهد کرد.

مثال:

In the meeting, she will dite her report for clarity.

معنی فارسی کلمه dite

: معنی dite به فارسی

دایت کردن، به معنای انتخاب یا تنظیم چیزی به گونه‌ای خاص.