معنی فارسی ditsy

B1

دیوانه، به معنای احمق و بی‌فکر، به ویژه در موقعیت‌های غیررسمی.

A slang term used to describe someone who is scatterbrained or frivolous.

adjective
معنی(adjective):

Silly or scatterbrained, usually of a young woman.

example
معنی(example):

طبیعت دیوانه او باعث می‌شود که جزئیات مهم را فراموش کند.

مثال:

Her ditsy nature leads her to forget important details.

معنی(example):

او کمی دیوانه است، اما ما به خاطر همین او را دوست داریم.

مثال:

He's a bit ditsy, but we love him for it.

معنی فارسی کلمه ditsy

: معنی ditsy به فارسی

دیوانه، به معنای احمق و بی‌فکر، به ویژه در موقعیت‌های غیررسمی.