معنی فارسی diurnally
B1بهصورت دیورن: به روشی که مرتبط با فعالیتهای روزانه باشد.
In a manner relating to the daytime.
- ADVERB
example
معنی(example):
این گونه بهصورت دیورن غذا میخورد و در طول روز به دنبال غذا میگردد.
مثال:
The species feeds diurnally, searching for food during the day.
معنی(example):
حیواناتی که بهصورت دیورن فعالیت میکنند معمولاً استراتژیهای بقا متفاوتی دارند.
مثال:
Animals that operate diurnally often have different survival strategies.
معنی فارسی کلمه diurnally
:
بهصورت دیورن: به روشی که مرتبط با فعالیتهای روزانه باشد.