معنی فارسی diurnule

B1

چیزی کوچک که به فعالیت‌ها یا اتفاقات روزانه اشاره دارد.

A small unit of diurnal activity; refers to minor daily occurrences.

example
معنی(example):

دیورنیل گل در نور آفتاب صبح باز می‌شود.

مثال:

The diurnule of the flower opens in the morning sun.

معنی(example):

دیورنیل ممکن است به وقایع روزانه کوچکتر در طبیعت اشاره کند.

مثال:

A diurnule may refer to smaller daily occurrences in nature.

معنی فارسی کلمه diurnule

: معنی diurnule به فارسی

چیزی کوچک که به فعالیت‌ها یا اتفاقات روزانه اشاره دارد.