معنی فارسی dive-bomb
B2عمل بمبافکنی از هوا به سمت زمین با سرعت بالا.
To attack from above by diving towards the ground.
- VERB
example
معنی(example):
هواپیما یک مانور بمبافکنی را انجام داد.
مثال:
The plane performed a dive-bombing maneuver.
معنی(example):
پرنده برای به دام انداختن شکارش به سمت پایین شیرجه رفت.
مثال:
The bird dive-bombed to catch its prey.
معنی فارسی کلمه dive-bomb
:
عمل بمبافکنی از هوا به سمت زمین با سرعت بالا.