معنی فارسی divertible
B1قابل انحراف، توصیف چیزی که میتوان آن را به شکلی تغییر مسیر داد.
Capable of being diverted; describes an object or flow that can change direction under certain conditions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آب با ابزار مناسب قابل انحراف است.
مثال:
Water is divertible with the right tools.
معنی(example):
در برخی موارد، مسیرها برای بهبود جریان ترافیک قابل انحراف هستند.
مثال:
In some cases, paths are divertible to improve traffic flow.
معنی فارسی کلمه divertible
:
قابل انحراف، توصیف چیزی که میتوان آن را به شکلی تغییر مسیر داد.