معنی فارسی divestitures
B2واگذاری به معنای خروج یا فروش دارایی‌ها یا واحدهای تجاری است که به منظور تمرکز بیشتر بر روی فعالیت‌های اصلی انجام می‌شود.
The action of selling off subsidiary business interests or assets.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of divesting, or something divested.
معنی(noun):
The process of stripping away a person's confidence, values and attitudes in order to indoctrinate them into an organization.
example
معنی(example):
شرکت اعلام کرد که واحدهای کم‌عملکرد خود را واگذار می‌کند.
مثال:
The company announced the divestitures of its underperforming units.
معنی(example):
واگذاری‌ها می‌توانند به شرکت‌ها کمک کنند تا بر روی کسب‌وکارهای اصلی خود تمرکز کنند.
مثال:
Divestitures can help firms focus on their core businesses.
معنی فارسی کلمه divestitures
:
واگذاری به معنای خروج یا فروش دارایی‌ها یا واحدهای تجاری است که به منظور تمرکز بیشتر بر روی فعالیت‌های اصلی انجام می‌شود.
