معنی فارسی dividend warrant
B1مدرکی که به سهامدار اجازه میدهد تا تقسیم سود خود را دریافت کند.
A document issued to shareholders entitling them to claim dividend payments.
- NOUN
example
معنی(example):
او به عنوان سهامدار یک حواله تقسیم سود از طریق پست دریافت کرد.
مثال:
He received a dividend warrant in the mail as a shareholder.
معنی(example):
حواله تقسیم سود به او اجازه داد تا سهم خود از سودها را دریافت کند.
مثال:
The dividend warrant allowed him to claim his share of the profits.
معنی فارسی کلمه dividend warrant
:
مدرکی که به سهامدار اجازه میدهد تا تقسیم سود خود را دریافت کند.