معنی فارسی dividing range

B2

رشته کوه یا مرزی که دو ناحیه جغرافیایی را از هم جدا می‌کند.

A geographical boundary, particularly a mountain range, that separates different areas.

example
معنی(example):

رشته کوه تقسیم کننده دو منطقه را جدا می‌کند.

مثال:

The dividing range of mountains separates two regions.

معنی(example):

جغرافی‌دانان به مطالعه رشته کوه تقسیم کننده بین اکوسیستم‌های مختلف می‌پردازند.

مثال:

Geographers study the dividing range between different ecosystems.

معنی فارسی کلمه dividing range

: معنی dividing range به فارسی

رشته کوه یا مرزی که دو ناحیه جغرافیایی را از هم جدا می‌کند.