معنی فارسی divinable
B2قابل پیشبینی، به معنای اینکه چیزی را میتوان از طریق نشانهها یا سیگنالها پیشبینی کرد.
Capable of being predicted or foretold, usually through divination methods.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی معتقدند که برخی از رویدادها قابل پیشبینی هستند.
مثال:
Some believe that certain events are divinable.
معنی(example):
نشانههای ستارهها به عنوان قابل پیشبینی در نظر گرفته میشوند.
مثال:
The signs in the stars are thought to be divinable.
معنی فارسی کلمه divinable
:
قابل پیشبینی، به معنای اینکه چیزی را میتوان از طریق نشانهها یا سیگنالها پیشبینی کرد.