معنی فارسی diving board
A2تختهای که به حوضچههای شنا متصل است و به شناگران این امکان را میدهد که از ارتفاع پرش کنند.
A platform for diving into a pool, usually elevated above the water.
- noun
noun
معنی(noun):
A springboard used for diving into water.
معنی(noun):
A diving platform.
example
معنی(example):
کودکان از پریدن از تخته غواصی لذت بردند.
مثال:
The kids had fun jumping off the diving board.
معنی(example):
تخته غواصی میتواند هیجان به فعالیتهای شنا اضافه کند.
مثال:
A diving board can add excitement to swimming activities.
معنی فارسی کلمه diving board
:
تختهای که به حوضچههای شنا متصل است و به شناگران این امکان را میدهد که از ارتفاع پرش کنند.