معنی فارسی divvied
B1تقسیم شده، اشاره به این دارد که چیزی به طور خاص تقسیم شده یا تخصیص یافته است.
Past tense of divvy; indicated that something has been shared among individuals.
- verb
verb
معنی(verb):
To divide into portions.
مثال:
We divvied the money into equal portions to split between us.
example
معنی(example):
آنها بعد از بردن مسابقه، جایزه را تقسیم کردند.
مثال:
They have divvied the prize money after winning the contest.
معنی(example):
بعد از اینکه آنها پول را تقسیم کردند، همه سهم خود را خواهند گرفت.
مثال:
Once they have divvied the funds, everyone will get their share.
معنی فارسی کلمه divvied
:
تقسیم شده، اشاره به این دارد که چیزی به طور خاص تقسیم شده یا تخصیص یافته است.