معنی فارسی do a runner
B1فرار کردن، به ویژه برای اجتناب از مسئولیت یا پرداخت بدهی.
To leave quickly to avoid a responsibility, especially paying a bill.
- verb
verb
معنی(verb):
To leave somewhere hurriedly.
example
معنی(example):
بعد از مهمانی، او از آنجا فرار کرد تا از کمک به تمیزکاری جلوگیری کند.
مثال:
After the party, he did a runner to avoid helping with the cleanup.
معنی(example):
زمانی که صورتحساب آمد، او بدون پرداخت فرار کرد.
مثال:
When the bill came, she did a runner without paying.
معنی فارسی کلمه do a runner
:
فرار کردن، به ویژه برای اجتناب از مسئولیت یا پرداخت بدهی.