معنی فارسی do battle

B1

جنگیدن یا مبارزه کردن، به ویژه در یک نبرد یا مسابقه، معمولاً برای کسب برتری یا پیشرفت.

To engage in combat or struggle against an opponent.

verb
معنی(verb):

To engage in a fight; to battle.

example
معنی(example):

شوالیه‌ها در سپیده‌دم به جنگ خواهند رفت.

مثال:

The knights will do battle at dawn.

معنی(example):

او آماده شد تا با رقبای خود به جنگ برود.

مثال:

He prepared to do battle against his rivals.

معنی فارسی کلمه do battle

: معنی do battle به فارسی

جنگیدن یا مبارزه کردن، به ویژه در یک نبرد یا مسابقه، معمولاً برای کسب برتری یا پیشرفت.