معنی فارسی do-able

B2

قابل انجام، به معنی اینکه کاری می‌تواند به طور عملی انجام شود.

Capable of being done; feasible.

example
معنی(example):

این پروژه در عرض یک ماه قابل اجرا است.

مثال:

The project is do-able within a month.

معنی(example):

آیا این طرح با منابع موجود قابل اجراست؟

مثال:

Is this plan do-able with the given resources?

معنی فارسی کلمه do-able

: معنی do-able به فارسی

قابل انجام، به معنی اینکه کاری می‌تواند به طور عملی انجام شود.