معنی فارسی dobule

B1

دو برابر کردن، زیاد کردن چیزی به اندازه‌ای که به صورت دو برابر شود.

To increase something to twice its amount or value.

example
معنی(example):

او سعی کرد پولش را با سرمایه‌گذاری در سهام دو برابر کند.

مثال:

He tried to double his money by investing in stocks.

معنی(example):

خباز تصمیم گرفت تا دستور پخت را برای مهمانی دو برابر کند.

مثال:

The baker decided to double the recipe for the party.

معنی فارسی کلمه dobule

: معنی dobule به فارسی

دو برابر کردن، زیاد کردن چیزی به اندازه‌ای که به صورت دو برابر شود.