معنی فارسی doctorally

C1

به شیوه‌ای که مرتبط با درجه دکترا باشد و نشان‌دهنده پژوهش و تحصیلات پیشرفته باشد.

In a manner relating to the qualifications of a doctorate, especially in academic contexts.

example
معنی(example):

او به خاطر مشارکت‌هایش در تحقیق به صورت دکتری شناخته شد.

مثال:

She was recognized doctorally for her contributions to research.

معنی(example):

این یافته‌ها در یک نشریه دکتری بررسی شده منتشر شد.

مثال:

The findings were published in a doctorally reviewed journal.

معنی فارسی کلمه doctorally

: معنی doctorally به فارسی

به شیوه‌ای که مرتبط با درجه دکترا باشد و نشان‌دهنده پژوهش و تحصیلات پیشرفته باشد.