معنی فارسی doctrinarily

B2

به شیوه‌ای که بر اساس دکترین یا اصول مشخص است، اشاره دارد.

In a manner relating to accepted doctrines, usually in a formal or academic context.

example
معنی(example):

معلم مفهوم را به طور دکترینالی توضیح داد و بر اصول پایه تأکید کرد.

مثال:

The teacher explained the concept doctrinarily, focusing on established principles.

معنی(example):

این استدلال از نظر دکترینالی به درستی تنظیم شده بود و اعتقادات دیرینه را منعکس می‌کرد.

مثال:

The argument was doctrinarily sound, reflecting long-held beliefs.

معنی فارسی کلمه doctrinarily

: معنی doctrinarily به فارسی

به شیوه‌ای که بر اساس دکترین یا اصول مشخص است، اشاره دارد.