معنی فارسی documentable
B2به معنای اینکه چیزی قابل ثبت و مستند کردن باشد.
Capable of being documented or recorded for evidence or reference.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یافتههای این آزمایش برای ارجاع آینده قابل ثبت هستند.
مثال:
The findings from this experiment are documentable for future reference.
معنی(example):
اطمینان حاصل کنید که تمام روشها قابل ثبت باشند تا شفافیت حفظ شود.
مثال:
Ensure all procedures are documentable to maintain transparency.
معنی فارسی کلمه documentable
:
به معنای اینکه چیزی قابل ثبت و مستند کردن باشد.