معنی فارسی doddery
B1برخی از رفتارها یا حرکات که به دلیل سن بالا یا ضعف جسمانی به آرامی و به سختی صورت میگیرد.
Old and weak; shaky or unsteady, often due to age.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Doddering, trembly, shaky.
example
معنی(example):
مرد پیر و لرزان به آرامی در خیابان قدم میزد.
مثال:
The doddery old man walked slowly down the street.
معنی(example):
طرز رفتار لرزان او باعث لبخند همه شد.
مثال:
His doddery manner made everyone smile.
معنی فارسی کلمه doddery
:
برخی از رفتارها یا حرکات که به دلیل سن بالا یا ضعف جسمانی به آرامی و به سختی صورت میگیرد.