معنی فارسی dodecarch
B2دودکارش، عنوانی قدیمی برای رهبران سیاسی که مسئولیت نظارت بر دوازده منطقه را بر عهده داشتند.
A historical term for a leader in charge of twelve areas or districts.
- NOUN
example
معنی(example):
دودکارش، یک رهبر سیاسی بود که بر دوازده منطقه نظارت داشت.
مثال:
The dodecarch was a political leader overseeing twelve regions.
معنی(example):
در زمانهای باستان، یک دودکارش قدرت زیادی داشت.
مثال:
In ancient times, a dodecarch held significant power.
معنی فارسی کلمه dodecarch
:
دودکارش، عنوانی قدیمی برای رهبران سیاسی که مسئولیت نظارت بر دوازده منطقه را بر عهده داشتند.