معنی فارسی dodgery
B1dodgery به معنای نوعی فرار کردن یا زیرکی در انجام کارها.
The quality of being tricky or evasive.
- NOUN
example
معنی(example):
فرار او باعث شد که در طول بازیها سخت به او برسیم.
مثال:
His dodgery made it hard to catch him during games.
معنی(example):
او از فرار او در ورزشها قدردانی کرد.
مثال:
She admired his dodgery in sports.
معنی فارسی کلمه dodgery
:
dodgery به معنای نوعی فرار کردن یا زیرکی در انجام کارها.