معنی فارسی doeling

B1

دوئلینگ به جوان یک حیوان، به ویژه بز گفته می‌شود.

A young goat, often referred to in agricultural contexts.

example
معنی(example):

دوئلینگ مشتاق بود تا مزرعه را کشف کند.

مثال:

The doeling was eager to explore the farm.

معنی(example):

هر بهار، دوئلینگ‌های جدیدی در مزرعه به دنیا می‌آیند.

مثال:

Every spring, new doelings are born on the farm.

معنی فارسی کلمه doeling

: معنی doeling به فارسی

دوئلینگ به جوان یک حیوان، به ویژه بز گفته می‌شود.