معنی فارسی dogbolt

B1

نوعی وسیله برای محکم کردن یا نگه داشتن حیوانات، معمولاً مورد استفاده در نگهداری سگ‌ها.

A device used to secure or fasten animals, commonly used in the restraint of dogs.

example
معنی(example):

پیچ سگ حصار را محکم کرد تا سگ فرار نکند.

مثال:

The dogbolt secured the fence so the dog wouldn't escape.

معنی(example):

آنها از یک پیچ سگ برای اتصال قلاده به گردن سگ استفاده کردند.

مثال:

They used a dogbolt to attach the leash to the dog's collar.

معنی فارسی کلمه dogbolt

: معنی dogbolt به فارسی

نوعی وسیله برای محکم کردن یا نگه داشتن حیوانات، معمولاً مورد استفاده در نگهداری سگ‌ها.